بسم الله

 

زمین و زمان را به هم ببافم

همه کلمات هم بیاورم فایده ندارد

به شما که می رسم گریه می کنم

و گریه عجیب ترین خلقت خداست

وقتی که کلام دیگر معنایی ندارد

چشم ها دیگر نمی خواهند که ببینند

پس تار شدن را ترجیح می دهند

بیهوده می گویم!

زبانم بند آمده.

دست هایم بیهوده می نویسد

چشم هایم دیگر نمی خواهند ببینند!

"شهر بی یار مگر ارزش دیدن دارد؟!"

 

پ.ن: روزای سخت و سنگینیه روزای آخر صفر


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها